
یادداشت؛
تقابل سیاسی یا مأموریت فنی؟
علیرغم همکاریهای گسترده ایران با آژانس، مواضع اخیر این نهاد بیش از آنکه فنی باشد، رنگ و بوی سیاسی گرفته و بازتابی از فشارهای غربی است؛ تقابلی که تهران با منطق و اقتدار به آن پاسخ داده است.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ در حالی که جمهوری اسلامی ایران طی سالهای گذشته با رویکردی داوطلبانه و سازنده، درهای تأسیسات هستهای خود را به روی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی گشوده است، اما این نهاد به ظاهر فنی، بار دیگر با قرائتی سیاسی از موضوع هستهای ایران، اتهاماتی تکراری و بیپایه را مطرح کرده است.
نشست خبری اخیر رافائل گروسی؛ مدیرکل آژانس، بیش از آن که حامل واقعیتهای فنی باشد، آئینهای از مشورتهای پشتپردهای بود که متأثر از راهبردهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، تلاش دارد تا چهرهای منفی و مبهم از برنامه هستهای صلحآمیز ایران به افکار عمومی جهان القا کند.
گروسی در ادعایی که پیش از این بارها مطرح شده، مدعی شد که ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در سه مکان اعلامنشده شامل ورامین، مریوان و تورقوزآباد کشف شده است؛ مکانهایی که آژانس در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ با دسترسیهای تکمیلی از آنها بازدید کرده بود.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، نهتنها با ارائه اطلاعات، پاسخهای فنی و میزبانی از بازرسان، به پرسشهای آژانس واکنش نشان داده، بلکه همواره از مسیر شفافسازی و تعامل گام برداشته است؛ اما آژانس، این همکاریها را یا نادیده میگیرد یا تحریف میکند.
گروسی با چشمپوشی بر این واقعیت، ایران را متهم کرده است که یا به پرسشها پاسخ نداده یا پاسخهایی غیرقابل قبول ارائه کرده، و حتی مدعی شده که تهران در پاکسازی محلهای مذکور دخالت داشته است؛ ادعایی که جز القای سوءنیت، فاقد شواهد مستقل و مستند است.
سخنان دوپهلو، تکراری و هماهنگ با مواضع واشنگتن و تلآویو، از مدتها پیش اعتماد عمومی و حرفهای به آژانس را بهشدت مخدوش کرده است. نهادی که قرار بود فنی باشد، اکنون درگیر بازیهای ژئوپلیتیک شده و از رسالت بیطرفانه خود فاصله گرفته است.
تهران بار دیگر هشدار داده که به هرگونه اقدام سیاسی یا جهتدار آژانس، پاسخ درخور و متناسب خواهد داد؛ مقامات جمهوری اسلامی تأکید دارند که سیاست فشار، تهدید و تخریب نمیتواند جای تعامل، احترام متقابل و چارچوبهای فنی را بگیرد.
تجربه برجام و رفتار متناقض طرفهای غربی نشان داده است که حسن نیت ایران بارها با بیاعتمادی و فشار پاسخ داده شده است؛ از خروج آمریکا از برجام تا اعمال تحریمهای یکجانبه و حال نیز از مسیر آژانس، همان سیاستها در حال پیگیری است.
اینکه آژانس به عنوان نهادی بینالمللی بهجای ایفای نقش داور، به بازوی رسانهای و حقوقی برای روایتهای سیاسی خاص بدل شده، نهتنها به ایران بلکه به کلیت نظام چندجانبهگرایی در جهان لطمه زده و چالشهای جدیدی برای امنیت بینالمللی ایجاد میکند.
جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر حق مسلم خود برای بهرهمندی از انرژی صلحآمیز هستهای، اعلام کرده است که تحت فشارهای سیاسی نه عقبنشینی خواهد کرد و نه از مسیر قانونی خود منحرف خواهد شد؛ ایران تنها با رویکردی فنی و غیرسیاسی، تعامل با آژانس را ادامه خواهد داد.
بیاعتمادی موجود نسبت به گروسی و عملکرد آژانس، زمانی قابل ترمیم است که این نهاد به جای تکرار ادعاهای رسانهای، به اسناد واقعی، گزارشهای بیطرفانه و رعایت انصاف در ارزیابیها بازگردد؛ شرطی که تاکنون محقق نشده است.
ماحصل موضوع اینکه آنچه در پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران در جریان است، بیش از آنکه یک اختلاف فنی باشد، تبلور نوعی تقابل سیاسی است؛ تقابلی که تهران با عقلانیت، استدلال و اقتدار در برابر آن ایستاده و همچنان بر اصل تعامل در چارچوب احترام متقابل و حقوق بینالملل تأکید دارد.
نویسنده: مجتبی جنگلینیا؛ فعال رسانهای
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!