
یادداشت؛
پویندگان شهر عشق در بهار آزادگی
دفاع مقدس رساترین واژه در قاموس ایستادگی ملت قهرمان ماست و بیانگر ایستادگی و مقاومت بیداردلانی است که هفت شهر عشق را در هشت بهار آزادگی پیمودند.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ دفاع مقدس طلیعه جاودانه غرور ملی است و ۳۱ شهریور، سالروز حمله رژیم صدام بعثی به ایران، تحمیل یک جنگ هشتساله بر میهن ما و آغاز هفته دفاع مقدس است، در این روزهاچه نیکوست یادی کنیم از تمامی دلاورانی که در جبهههای حق علیه باطل مردانه ایستادند و مظلومانه جان دادند.
در آخرین روز تابستان ۱۳۵۹ با تجاوز سراسری ارتش بعث به مناطق غربی و حمله به پایگاههای هوایی و فرودگاههای ایران رسماً جنگ بر ما تحمیل شد اما به فاصله دو ساعت بعد از این تجاوز، عقابان نیروی هوایی قهرمان بر پایگاههای شعیبیه در استان بصره و کوت در استان العماره بسان رعد خروشیدند و خشم ملت ایران را با بمب بر سر عراق ریختند و خاک این کشور رابمباران کردند.
در آغاز جنگ لشکر ۶ زرهی عراق شامل تیپهای ۱۶، ۳۰ و ۲۵ مکانیزه میشد که هفت گردان تانک، پنج گردان مکانیزه، یک گردان شناسایی، ۶ گردان توپخانه صحرایی، یک گردان توپخانه پدافند هوایی، یک گردان ضدتانک، یک گردان موشکی و یگانهای پشتیبانی رزمی و خدمات رزمی در اختیار داشت.
این لشکر مسئولیت تصرّف قصرشيرين و پیشروی به سمت سرپلذهاب را بر عهده داشت در کنار این لشکر عراق از لشکرهای دیگرش برای حمله سود میبرد، لشکر ۱۲ زرهی در منطقه مهران وارد عمل شد و عناصری از آن با هدف تصرف ارتفاعات میمک و تسلط بر محور صالحآباد - سومار به ارتفاعات منطقه حمله کردند.
لشکر ۴ پیاده و تیپ ۲۴ مکانیزه عراق مأموریت پیشروی به سمت خانلیلی و عناصری از لشکر ۱۲ زرهی حمله به نفتشهر و سومار را بر عهده داشتند لشکر ۸ پیاده کوهستانی نیز در مناطق تپهرش گردهنو بزمیرآباد وارد عمل شده ضمن تأمین جناح چپ سپاه دوم عراق برای کمک به لشکر ۶ زرهی حمله خود را از شمال به سمت شهر سرپلذهاب با هدف نهایی تصرّف تنگه راهبردی پاتاق آغاز کرد.
در مقابل نیروهای مجهز و آماده عراق، حدود یک لشکر از نیروهای خودی شامل لشکر ۸۱ زرهی منهای یک تیپ و به اضافه سه گروه رزمی گردانی پیاده از سایر قرارگاههای عمده یک) گروه رزمی از تیپ ۸۴ پیاده و دو گروه رزمی از لشکر ۷۷ پیاده قرار داشتند که به دلیل درگیری با ضدانقلاب در مناطق مختلف غرب کشور مستقر بودند.
این یگانها ضمن مقابله با ضدانقلاب مسئولیت حراست از حدود ۶۰۰ کیلومتر از مرزهای غربی کشور را در استانهای کرمانشاه و ایلام بر عهده داشتند، لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه چون بنا به دلایلی اکثر نیروهای خود را ازدست داده بود و باید با آن اندک نیروهای باقیمانده از کردستان تا ایلام را تحت پوشش قرار میداد نتوانست آن طور که باید در مقابل لشکرهای تماممکانیزه عراق دوام بیاورد و شهرهای نفتشهر، سومار و قصرشیرین سقوط کرد و ارتش بعث وارد خاک ما شد به همین خاطر نیاز مبرم به نیروی کمکی احساس شد.
با هماهنگیهای انجام شده و فراخوان نیروهای مسلح بسیاری از مردم منطقه با تشکیل بسیج عشایری از ایلات کلهر، سنجابی، ولدبیگی، عثمانوند، و... به استعداد حدود ۲ هزار داوطلبانه وارد سپاه پاسداران و ارتش شده تا مانع ورود لشکر متجاوز به خاک میهن شوند عدهای از عشایر گوران و قلخانی در دالاهو نیز با حمایت پیر فرزانه سید نصرالدین حیدری و سرپرستی مرحوم عبدالله گوران به نام فدائیان امام کنار سایر ایلات در حوزه سرزمینی دشت ذهاب تا باویسی، ارتفاعات بازیدراز، سنبله، کاسهشور، بانسیران، قلاجه، تنگ حاجیان، تنگ کورک، کهنهریگ، سلمانکشته و سومار به یاری برادران ارتش و سپاه شتافتند و تا پایان هشت ساله جنگ از کیان جمهوری اسلامی ایران دفاع کردند.
در این سالها با وجود همین دلاورمردان ارتش عراق هرگز نتوانست از گردنه پاتاق بالاتر بیاید و در نهایت حتی یک وجب خاک این دیار توسط ارتش بعث تصرف نشد در جنگ هشتساله خون دلاورمردان یارسانی در دالاهو با برادران شیعه و سنی در مناطق غرب تا جنوب کشور در هم آمیخت تا از بلندای قلههای سر به فلککشیده غرب جاری شود و نخلهای جنوب را آبیاری کند.
دالاهوی قهرمان که هنوز نفسهای مردم ریژاو آن به علت بمباران شیمیایی روستای زرده تنگ است در راه حفاظت و حراست از ایران عزیز حدود ۷۰۰ شهید را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است.
نویسنده: نادر اصحابی؛ نویسنده و پژوهشگرحوزه دفاع مقدس
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!